در مقالهای از McKinsey، نویسنده Erik Roth به این نکته کلیدی میپردازد که پیادهسازی هوش مصنوعی مولد بهسادگی نصب ابزار نیست، بلکه نیازمند پرورش فرهنگ تغییر و تعریف مأموریت مشترکی است (ستارهٔ شمالی).
✔️ • عنوان به انگلیسی: Reconfiguring Work: Change Management in the Age of Gen AI
• منبع: McKinsey & Company
• نویسنده: Erik Roth
• تاریخ انتشار: ۱۳ آگوست ۲۰۲۵
• تاریخ انتشار شمسی: حدوداً ۲۲ مرداد ۱۴۰۴
⸻
✔️ بازمهندسی کار: مدیریت تغییر در عصر هوش مصنوعی مولّد (Generative AI)
پیادهسازی هوش مصنوعی مولد (Gen AI) در محیط کار آسان به نظر میرسد، اما خلق ارزش واقعی دشوار است. رهبران باید افراد را فعالانه در فرآیند تغییر درگیر کنند—نه صرفاً استفادهکنندگان، بلکه همسازندگان و شتابدهندگان تحول—تا سازمانها را به سمتی سوق دهند که با همافزایی انسان و هوش مصنوعی، بازدهی و نوآوری رقم زده شود.
✔️ پنج گام کلیدی برای مدیریت تغییر ژنAI:
1. تعریف «ستارهٔ شمالی» (North Star) بر مبنای نتایج، نه ابزارها.
هدف باید ساده، الهامبخش و قابل فهم برای همه باشد؛ مسیری برای ایجاد ارزش استراتژیک با کمک هوش مصنوعی.
2. ایجاد اعتماد با حاکمیت، دادههای شفاف و حکمت سازمانی.
گذر از تردید با شفافیت در داده، سیاستهای اخلاقی، مدیریت ریسک و نظارت انسانی ممکن میشود.
3. بازتصور جریانهای کاری حول تیمهای انسان+هوش مصنوعی.
تغییر فرآیندها به طوری که هوش مصنوعی نه در لبه، بلکه در مرکز عمل باشد—از کمک محدود تا سیستمهای هوشمند خودگردان.
4. بازاندیشی در ساختار سازمان با ترکیب تیمهای خُرد خودکار (MVOs) و تیمهای تقویتشده توسط AI.
برخی واحدها میتوانند بهطور مستقل توسط هوش مصنوعی عمل کنند؛ در حالی که سایر تیمها با نیروهای انسانی مجهز به قابلیتهای تقویتشده باقی میمانند.
5. توانمندسازی کارکنان برای تبدیل شدن به عوامل تغییر.
مشارکت گسترده، از آموزش و کلوبهای هوش مصنوعی تا نقشهای تسهیلگر درونسازمانی، باعث تقویت فرهنگ تغییر و پذیرش میشود.